هیئت روضة الحسین علیه السلام

کوی استادان،دانشگاه شهید چمران اهواز

هیئت روضة الحسین علیه السلام

کوی استادان،دانشگاه شهید چمران اهواز


اهواز-اتوبان گلستان - کوی استادان - جنب مسجدامام جعفرصادق(ع)-هیئت روضة الحسین علیه السلام
Instageram : http://instagram.com/roze_alhossein

telegram: http://telegram.me/roze_alhossein

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

شیعه و سنی از محبت و تعامل برادرانه حراست کنند

مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری درباره اهمیت و ضرورت وحدت شیعه و سنی می‌فرماید: شیعه و سنى باید خود را متعهد کنند که در راه نزدیک کردن فِرق اسلامى به یکدیگر بکوشند و از محبت و تعامل برادرانه با یکدیگر، حراست و پشتیبانى کنند.

نقش علمای آگاه و بصیر در هدایت افرادی که خدا، پیامبر، قرآن و قبله واحدی دارند به وحدت و همدلی بر هیچ‌کس پوشیده نیست.

از این‌رو به بازخوانی نظرات رهبر معظم انقلاب به عنوان«ولی فقیه»، «مجتهدی بصیر» و«مرجعی آگاه» به مسائل زمان درباره مسأله وحدت میان شیعه و سنی پرداخته‌ایم.

متن زیر بخشی از بیانات ایشان در مراسم بیعت طلاب و روحانیون در سال 1368 است:

«اگر قرار باشد ارزش‌های اسلامى به صورت ارزش‌های قطعى در دنیا مطرح شود و دل انسان‌ها را جذب کند و بر مبناى آن در زندگى مسلمان‌ها تغییرى به وجود آید، باید وحدت بین آن‌ها حفظ شود. با شعبه شعبه شدن و دشمنى کردن و جنگ فرقه‌اى راه انداختن، امکان ندارد که مسلمین به وحدت دست یابند.

ما به فرقه‌هاى عالم اسلام نمى‌گوییم از عقاید مخصوص فرقه‌ى خود دست بکشید و عقاید فرقه‌ى دیگر را قبول کنید؛ اما به همه‌ى مسلمین مى‌گوییم در میان ما موارد مشترک، بیشتر و مهم‌تر و اساسی‌تر از موارد اختلاف است. دشمنان ما روى موارد اختلاف تکیه مى‌کنند؛ ما برعکس باید مواضع مشترک را تقویت کنیم و نگذاریم دشمن بهانه به دست آورد و با تفرق ما، نقطه‌ى فشار روى پیکر امت اسلامى را پیدا کند.

خوشبختانه در ایران این مسایل را حل کرده‌ایم. بسیارى از برادران ما در نقاط مختلف عالم اسلام نیز این موارد را یا حل کرده‌اند و یا به حل آن نزدیک شده‌اند؛ اما دشمن از دیرگاه دست‌بردار نبوده است. از نزدیک به دویست سال پیش - هنگامى که استعمار وارد کشورهاى اسلامى شد - تا امروز، روى قضیه‌ى اختلاف بین فرقه‌هاى مسلمین کار کردند؛ ما باید خیلى مواظب باشیم. شیعه و سنى باید خود را متعهد کنند که در راه نزدیک کردن فِرق اسلامى به یکدیگر بکوشند و از محبت و تعامل برادرانه با یکدیگر، حراست و پشتیبانى کنند».

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۲ ، ۲۳:۴۴
سید
هفته برائت، لعن عایشه، ترویج قمه زنی و مخالفت با ایران و حزب الله و…
آنچه باید درباره جریان شیرازی­ ها و فرقه افراطی شیعه دانست
محمد علی الفت پور - دکتر تیجانی در کتاب «اهل بیت(علیهم السلام)؛ کلید مشکل ها» ترجمه سید محمدجواد مهری درباره نقش سرویس جاسوسی انگلستان در ایجاد تفرقه و خرافه پراکنی در مذهب تشیع می‌نویسد: «شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان بلند می‌کردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده می‌کنند. تاجایی که انگلیسی‌ها مقدار زیادی شمشیر، در میان دسته‌های عزاداری – در کربلا- تقسیم می‌کردند.»
  

اشاره: یکی از جریاناتی که در دو سه سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است جریان جعلی شیعه نمایی است که در حاشیه و متن بیوت یکی از مراجع تقلید قم به نام شیرازی شکل گرفته است. جریانی که یکی از بسترهای رشدش را از طریق هیات­های مذهبی دنبال می­کند. این جریان غیرمعقول که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان اسلام، به اشاعه بدعت­هایی می­پردازد که نتیجه آن جز کشتار شیعیان بی­گناه نیست.

شبکه‌های ماهواره­ای متعدد، امپراتوری اینترنتی و مراکز وسیع آموزشی در کشورهای مختلف اسلامی، تنها ثمره بخشی از حمایت‌های مادی و توزیع پول‌های کلان این جریان است. این در حالی است که کشورهای اروپایی شبکه‌های بین المللی جمهوری اسلامی ایران را می‌بندند و شبکه المنار حزب­الله در بسیاری از ماهواره‌ها توقیف شده و اجازه پخش ندارد. این جریان باوجود اینکه ادعای حمایت و دستگیری از تمام شیعیان و محبان اهل بیت را دارد، اما در ماجرای سوریه کوچک­ترین اظهارنظری نکرده است. حتی زمانی­که دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) بود هیچ عکس ­العملی از این فرقه نشان داده نشد. تکته جالب ماجرا جایی است که تنها جریان مسلمانی که بعد از تکفیری‌ها علیه سید حسن نصر الله در لبنان فعالیت می‌کند، این جریان است.

راهکار این فرقه در جذب هیئات مذهبی تاکید بر هیات غیرسیاسی است. دلیلی که این جریان بر این مساله اقامه می کند فرار مردم عادی از هیئات با بیان مسائل سیاسی است. ولی این فرقه در اصل، به دنبال ایجاد شکاف بین هیات­ ها و نظام اسلامی هستند.

در ادامه به بخشی از تاریخچه فعالیت و اندیشه­های انحرافی این جریان اشاره خواهیم کرد:

 

از نمازخواندن پشت امام تا مقابله با انقلاب اسلامی

آیت‌الله سید محمد شیرازی برادر بزرگ‌تر شیرازی‌هاست که از همان ابتدای مطرح شدن امام به عنوان زعیم تشییع با ایشان مشکل پیدا کرد. با وجودی که مرحوم آیت‌الله شیرازی هنگام ورود امام به کربلا استقبال بسیار خوبی از ایشان به عمل آورد و حتی از امام خواست که به جای او در صحن امام حسین نماز جماعت بخواند، اما پس از رحلت آیت‌الله العظمی حکیم و طرح مرجعیت آیت‌الله شیرازی از سوی کربلایی‌ها این روابط تیره و سرد شد.

در خاطرات روز ورود امام به کربلا و سنگ تمام سید محمد شیرازی در استقبال از امام گفته شده است: «عصر روز جمعه ۱۶/۷/۴۴ امام خمینی همراه با شهید سید مصطفی و شماری از علما و روحانیان عازم کربلا شد. در سی کیلومتری شهر کربلا در قصبه «مسیب» نزدیک پانصد نفر از علما و محصلان علوم اسلامی کربلا و نجف و شماری از مردم به استقبال امام شتافتند. هنگام ورود به کربلا بلندگوی صحن مطهر امام حسین (ع) به صدا در آمد و ورود امام خمینی را به پیشگاه قهرمان شهید کربلا حضرت حسین بن علی علیه السلام و عموم اهالی آن شهر مقدس تبریک گفت و رو به آستانه حضرت امام حسین (ع) کرد و گفت: «امروز یکی از فرزندان فداکارت که به پیروی از راه و فکر تو قیام کرده و آوارگی کشیده به حضورت می­آید» آنگاه خطاب به امام خمینی گفت: «ای مجاهد!، ای قائد! به شهر جدت حسین خوش آمدی». پلاکاردی در درب قبله صحن مطهر حضرت امام حسین (ع) بالا برده بودند که این شعار روی آن جلب نظر می‌کرد: «ترفوف رایه­الاسلام بید آیه الله الخمینی»

 

 آنچه باید درباره جریان شیرازی­ ها و فرقه افراطی شیعه دانست

«سید محمد شیرازی نفر دوم سمت راست در استقبال از ورود امام به کربلا»

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۲ ، ۲۳:۵۴
سید
 در مسیر نجف به کربلا و از میان پرچم‌های مختلف که توسط زائران پیاده حرم حسینی حمل می‌شد، پرچم فرانسه توجه همگان را به خود جلب می‌کرد، به سراغ آن پرچم که رفتند، دیدند زنی مسیحی از فرانسه این پرچم را حمل می‌کند، وقتی از او درباره رفتن به زیارت امام حسین(ع) پرسیدند، گفت: من در زمان اشغال عراق به صورت داوطلبانه به نیروهای ائتلاف ملحق شدم. 





در یکی از مراسم اربعین امام حسین(ع) از یکی از زائران که به صورت پیاده به کربلا می‌رفت پرسیدم: "آیا از اینکه از بصره به کربلا پیاده سفر می‌کنی خسته نمی‌شوی؟" گفت: "حاجتی از خدا دارم و می‌روم تا حاجتم را زیر گنبد حرم امام حسین(ع) از او بخواهم و یقین دارم که خداوند به برکت وجود امام حسین(ع) حاجتم را برآورده خواهد ساخت".

این زن می‌افزاید: من دچار سرطان سینه شده بودم و پزشکان به من گفتند به محض رسیدن به فرانسه باید تن به عمل برداشتن سینه بدهم، آن روز من نذر کردم اگر از این بیماری شفا یابم با پای پیاده از نجف به کربلا به زیارت امام حسین(ع) بروم. وقتی به فرانسه رفتم، پزشکان دوباره مرا تحت معاینات پزشکی و آزمایش‌های جدید قرار دادند اما در کمال ناباوری اثری از بیماری در من ندیدند. اینک که شما مرا میان زائران پیاده می‌بینید در واقع آمده‌ام که نذرم را ادا کنم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۲ ، ۲۳:۰۷
سید

بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضاى هیئت رزمندگان اسلام‌

به نظر من مراکز شماها حسینیّه‌‌ها است. شما مرکز ادارى نمیخواهید؛ حسینیّه، هیئت، مسجد، مراکز شما اینها است.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۲۱:۴۱
سید

 
Inline image 1


چراغ‌های مسجد دسته دسته روشن می‌شوند. الحمدلله، ده شب مجلس با آبروداری برگزار شد.
آقا سید مهدی که از پله‌های منبر پایین می‌آید، حاج شمس‌الدین ـ بانی مجلس ـ هم کم کم از میان جمعیت راه باز می‌کند تا برسد بهش.
جمعیت هم همینطور که سلام می‌کنند راه باز می‌کنند تا دم در مسجد.
وقت خداحافظی، حاجی دست می کند جیب کتش...
آقا سید، ناقابل، اجرتون با صاحب اصلی محفل...
دست شما درد نکند، بزرگوار!
سید پاکت را بدون اینکه حساب کتاب کند، می‌گذار پر قبایش. مدت‌ها بود که دخل را سپرده بود دست دیگری!
آقا سید، حاج مرشد شما رو تا دم در منزل همراهی می‌کنن...
حاج مرشد، پیرمرد 50 ، 60 ساله، لبخندزنان نزدیک می‌شود. التماس دعای حاج شمس و راهی راه...

*

زن، خیلی جوان نبود. اما هنوز سن میانسالی‌اش هم نرسیده بود. مضطرب، این طرف آن طرف را نگاه می‌کرد.
زیر تیر چراغ برق خیابان لاله زار، جوراب شلواری توری، رنگ تند لب‌ها، گیس‌های پریشان... رنگ دیگری به خود گرفته بود.
دوره و زمونه‌ای نبود که معترضش بشوند...

*

حاج مرشد!
جانم آقا سید؟
آنجا را می‌بینی؟ آن خانم...
حاجی که انگار تازه حواسش جمع آن طرف خیابان شده بود، زود سرش را انداخت پایین.
استغفرالله ربی و اتوب‌الیه...
سید انگار فکرش جای دیگری است...
حاجی، برو صدایش کن بیاید اینجا.
حاج مرشد انگار که درست نشنیده باشد، تند به سیدمهدی نگاه می‌کند:
حاج آقا، یعنی قباحت نداره؟! من پیرمرد و شمای سید اولاد پیغمبر! این وقت شب... یکی ببیند نمی‌گوید اینها با این فاحشه چه کار دارند؟
سبحان الله...
سید مکثی می‌کند.
بزرگواری کنید و ایشون رو صدا کنید. به ما نمی‌خورد مشتری باشیم؟!
حاج مرشد، بالاخره با اکراه راضی می‌شود. اینبار، او مضطرب این طرف و آن طرف را نگاه می‌کند و سمت زن می‌رود.
زن که انگار تازه حواسش جمع آنها شده، کمی خودش را جمع و جور می‌کند.
به قیافه‌شان که نمی‌خورد مشتری باشند! حاج مرشد، کماکان زیرلب استفرالله می‌گوید.
- خانم! بروید آنجا! پیش آن آقاسید. باهاتان کاری دارند.
زن، با تردید، راه می‌افتد.
حاج مرشد، همانجا می‌ایستد. می‌ترسد از مشایعت آن زن!...
زن چیزی نمی‌گوید. سکوت کرده. مشتری اگر مشتری باشد، خودش...
دخترم! این وقت شب، ایستاده‌اید کنار خیابان که چه بشود؟
شاید زن، کمی فهمیده باشد! کلماتش قدری هوای درد دل دارد، همچون چشم‌هایش که قدری هوای باران:
حاج آقا! به خدا مجبورم! احتیاج دارم...
سید؛ ولی مشتری بود!
پاکت را بیرون می‌آورد و سمت زن می‌گیرد:
این، مال صاحب اصلی محفل است! من هم نشمرده‌ام. مال امام حسین(ع) است...
تا وقتی که تمام نشده، کنار خیابان نه ایست!...
سید به حاجی ملحق می‌شود و دور...
انگار باران چشم‌های زن، تمامی ندارد...

*

چندسال بعد...نمی‌دانم چندسال... حرم صاحب اصلی محفل!
سید، دست به سینه از رواق خارج می‌شود. زیر لب همینجور سلام می‌دهد و دور می‌شود. به در صحن که می‌رسد،
نگاهش به نگاه مرد گره می‌خورد و زنی به شدت محجوب که کنارش ایستاده.
مرد که انگار مدت مدیدی است سید را می‌پاییده، نزدیک می‌آید و عرض ادبی.
زن بنده می‌خواهد سلامی عرض کند.
مرد که دورتر می‌ایستد، زن نزدیک می‌آید و کمی نقاب از صورتش بر می‌گیرد
که سید صدایش را بهتر بشنود. صدا، همان صدای خیابان لاله زار است و همان بغض:
آقا سید! من را نشناختید؟ یادتان می‌آید که یکبار، برای همیشه دکان مرا تعطیل کردید؟ همان پاکت... 
آقا سید! من دیگر... خوب شده‌ام!
این بار، نوبت باران چشمان سید است...

سید مهدی قوام ـ از روحانی های اخلاقی دهه 40 تهران ـ یکی تعریف می‌کرد: روزی که پیکر سید مهدی قوام را آوردند قم که دفن کنند،
به اندازه‌ی دو تا صحن بزرگ حرم حضرت معصومه کلاه شاپویی و لنگ به دست آمده بودند و صحن را پر کرده بودند.
زار زار گریه می‌کردند و سرشان را می‌کوبیدند به تابوت...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۲۱:۳۳
سید

بعد از دوماه عشق بازی با ارباب دل ها، اباعبدالله الحسین علیه السلام بچه های هیئت در حال پذیرایی از مهمانان عزای امام رضا علیه السلام بود که حاج محمد فرمود: موافقین یه عکس دسته جمعی بگیریم؟
همه موافقت کردند و بعد از پذیرایی آماده شدند برای عکس گرفتن.
انشاالله سال آینده همه با هم در محضر امام عصر اقامه عزا اباعبدالله داشته باشیم 

اللهم عجل لولیک الفرج

محرم و صفر 1435

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۳ دی ۹۲ ، ۲۱:۳۱
سید